راه ارتقاء هوش هیجانی چیست

خبر خوب این است که هوش هیجانی می تواند آموخته و توسعه یابد. همچنین با استفاده از مهارت های خود در پنج زمینه فوق، از این استراتژی ها استفاده کنید:
مشاهده کنید که چگونه به مردم واکنش نشان می دهید. آیا قبل از دانستن تمام واقعیت ها به قضاوت عجله می کنید؟ آیا شما کلیشه ای دارید؟ صادقانه به چگونگی تفکر و ارتباط با دیگران نگاه کنید. سعی کنید خود را در جای خود قرار دهید و باز بودن و پذیرش دیدگاه ها و نیازهای آنها بیشتر باشد.
به محیط کاری خود نگاه کنید. آیا به دنبال موفقیت خود هستید؟ دانستن نقاط ضعف می تواند یک فرصت فوق العاده باشد و این بدان معنا نیست که شما خجالتی هستید و یا اعتماد به نفس نداشتید. هنگامی که شما با فروتنی می پندارید، می گویید که می دانید که چه کاری انجام داده اید و می توانید در مورد آن مطمئن باشید. به دیگران فرصتی برای روشن شدن بگذارید. روی آنها تمرکز کنید و بیش از حد برای تحسین برای خودتان نگران نباشید.
خود ارزیابی کنید امتحان هوش هیجانی تان را امتحان کنید  . نقاط ضعف شما چیستند؟ آیا مایل هستید قبول کنید که شما کامل نیستید و در بعضی مناطق می توانید کار کنید تا شخصیتتان بهتر شود؟ شجاعت خود را به طور صحیح نگاه کنید. این قطعا می تواند زندگی شما را تغییر دهد.
قابلیت بررسی چگونگی واکنش به موقعیت های استرس زا داشته باشید. آیا شما هر بار که تاخیری ایجاد می کنید ناراحت می شوید یا چیزی اتفاق نمی افتد که شما می خواهید؟ آیا دیگران را سرزنش یا عصبانی می شوید، حتی زمانی که گناه آنها نیست؟ توانایی آرامش و کنترل در شرایط دشوار بسیار ارزشمند است، چه در دنیای کسب و کار و چه خارج از آن. هنگامی که همه چیز به اشتباه به نظر می رسد، احساسات خود را کنترل کنید.
مسئولیت پذیر باشید  برای اقدامات شما اگر به احساسات کسی آسیب رساندید، به طور مستقیم عذرخواهی کنید. نادیده گرفتن آنچه شما انجام دادید و یا اجتناب از فرد. اگر شما یک تلاش صادقانه انجام دهید تا همه چیز درست شود، مردم معمولا مایل هستند که ببخشند و فراموش کنند.
قبل از این اقدامات را انجام دهید، بررسی کنید که چگونه اعمالتان بر روی دیگران تاثیر می گذارد. اگر تصمیم شما بر روی دیگران اثر می گذارد، خودتان را در جای دیگران قرار دهید. آنها چگونه احساس می کنند اگر این کار را انجام دهید؟ آیا این تجربه را می خواهید؟ اگر شما باید اقدام کنید، چگونه می توانید به دیگران برای مقابله با اثرات کمک کنید؟

راز تصویر سازی ذهنی ۶۸ ثانیه ای چیست ؟

راز تصویر سازی ذهنی ۶۸ ثانیه ای چیست؟
تصویر سازی ذهنی یکی از مهم ترین و کارآمد ترین تکنیک های ذهنی است که اگر به درستی انجام گیرد می توان به معجزه تصویر سازی ذهنی پی برد.
در ادامه عناوین تصویر سازی ذهنی و توضیحات و تکنیک های آموزش برای هر کدام را مشاهده می کنید.

 
تصویر سازی ذهنی چیست
قدرت روش تصویر سازی ذهنی ۶۸ ثانیه ای
تصویر سازی ذهنی برای ازدواج
تصویر سازی ذهنی در ورزش
تصویر سازی ذهنی مثبت
آموزش تکنیک تصویر سازی ذهنی (چگونه تصویر سازی ذهنی کنیم )

 
دانلود کتاب آموزش تصویر سازی ذهنی
تصویر سازی ذهنی چیست

به مجموعه ای از تمرین ها و تفکرات ذهنی است که شخص برای رسیدن به خواسته ای آن را تمرین و تکرار می کند. در حقیقت به کمک قدرت تخیل و تصور خودش هر آنچه می خواهد به آن دست یابد را برای خودش متصور می شود.
تصویر سازی ذهنی در حقیقت شبیه سازی برای اتفاقاتی است که فرد انتظارش را دارد وای هنوز برایش رخ نداده است.
وقتی که در حالت آرامش و ریلکسیشن قرار دارید، تصویر سازی ذهنی برای شما بهتر جواب می دهد.

تصویر سازی ذهنی
قدرت روش تصویر سازی ذهنی ۶۸ ثانیه ای

اگر انسان بتواند فقط ۶۸ ثانیه بر روی خواسته واقعی و آرزوی حود تمرکز کند، می تواند به آن دست یابد!
بسیاری از سخنرانان موفق به ویژه در حوزه قانون جذب نظیر ایستر هیکس نظریه جالبی دارند. آنها می گویند: اگر انسان بتواند فقط هجده ثانیه روی خواسته واقعی خود تمرکز کند ،زنگی بزرگ در کائنات به صدا در می آید. این گونه توجه کل هستی به این شخص و آرزوی درونی اش جذب می شود.
اگر این هجده ثانیه تا شصت و هشت ثانیه ادامه یابد، دیگر کار تمام است. آنگاه کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده راه حلی پیدا کند. اگر آرزو است، برآورده اش کند و اگر سوال است، برای آن جوابی پیدا کند.
در نگاه اول شاید روش تصویر سازی ذهنی ۶۸ ثانیه عددی بسیار کم و ناچیز به نظر برسد، فقط یک دقیقه و هشت ثانیه. به عقیده بسیاری از افراد تمرکز به مدت ۶۸ ثانیه هیچ کاری ندارد!
خوب آیا شما هم همین طور فکر می کنید؟ بسیار عالی است! می توانید امتحان کنید.
خواهید دید که هنوز هجده ثانیه اول رد نشده فکرتان منحرف می شود و ایده ای جدید بلافاصله از اعماق فکرتان ظاهر خواهد شد. سپس نجواگر درونی تان به سخن در می آید: “جدی نگیر. دست از این بازی ها بردار و به مسائل مهم تر زندگی بپرداز!”
ما عادت کرده ایم و در حقیقت عادت داده شده ایم که بدون فکر و بر اساس عادت هایمان زندگی کنیم.
هر صبح که از خواب بر می خیزیم، حتی بدون صرف ۶۸ ثانیه برای کارهای روزانه، صبحانه می خوریم و به سر کار می رویم. حتی بدون اینکه ۶۸ ثانیه مستمر و ناقابل برای ارزیابی کارهایمان صرف کنیم.

کارآفرینان برتر چه کارهایی می کنند

کارآفرینان برتر در هر زمینه کاری که باشند و عملکردهای متفاوتی داشته باشند، باز هم نکات اشتراکی در عملکرد کسب و کار خود داشته اند.

بعضی ها از همان کودکی کارآفرین بودند. بنیانگذار یک فروشگاه بزرگ، در یک خانواده ای رشد کرد که خیلی از استکهلم دور نبودند. او فهمید اگر ما به شهر برویم و وسائل را جعبه ای خریداری کنیم، می توانیم به روستاهای اطرافمان بفروشیم و سود خوبی هم بکنیم. او کار کوچک خود را توسعه داد و فروشگاه بزرگی از غذا و وسایل مداد و خودکار و دیگر موارد راه انداخت.

پدرش در دوره راهنمایی، جایزه نقدی به او داد که او از آن برای راه اندازی یک کار کوچک استفاده کرد که وسایل کوچکی که گرفته بود، را به طور عمده در استکهلم بفروشد.

بهترین عکس العمل بعد از شکست خوردن در زندگی چیست

کسب و کار کوچک او تبدیل به یک تجارت جهانی شد. اگر شما از مردم بپرسید، مهمترین مهارتی که فکر می کنند در آن موفق بوده اند چیست؛ آنها به شما عباراتی مثل “نترسیدن از شکست” “پذیرفتن ریسک” و مانند آن به شما می گویند ولی ما اثری از این ها، در این افراد پیدا نمی کنیم.

به جای اینکه لیستی از مهارت ها را برای خود جمع آوری کنید، کارهای زیر را تمرین کنید تا به شما در کاری که می خواهید انجام دهید کمک کند.

چطور جزو کارآفرینان برتر و موفق شویم: 

 

1. در یک راه کوچک مانند کارآفرینان برتر باشید

مهارت یا استعداد شما چیست تا از آن برای ایجاد درآمد استفاده کنید؟ آیا می توانید یک معلم خصوصی باشید؟ آیا کی توانید موسیقی درس دهید؟

وقتی تصمیم گرفتید کاری یا خدماتی انجام دهید، باید برنامه داشته باشید. چگونه می توانید از کار خود برای مشتریان تبلیغ کنید؟ این ها شما را وادار به تحقیقات می کنند که همه کارآفرینان برتر قبل راه اندازی یک کار جدید، تحقیق می کنند.

نکته این است؛ اگر یک شغل کوچکی حتی در آخر هفته ها راه بیندازید و پیشرفت کنید، می توانید به یک کارآفرین موفق بزرگ تبدیل شوید. اشتباه هم خوب است. ما از اشتباهات تجربه می گیریم. آموزشی که می بینید در هیچ کدام از دوره ها یا سمینارها نخواهید یافت.

بهترین عکس العمل بعد از شکست خوردن در زندگی چیست

موفقیت پس از شکست خوردن در زندگی می آید بدون اینکه اشتیاق خود را از دست بدهیم.

من می دانم گفتنش راحت است. ولی اگر تصمیم بگیرید و متفاوت سعی کنید، همیشه شانس شکست خوردن نیز وجود دارد. ممکن است بخواهید کاری را شروع کنید. سرانجامش چه می شود؟ سودی ندارد. شاید بخواهید کتابی بنویسید. کسی توجهی نمی کند.

متأسفانه اکثر کسانی که تلاش می کنند در ابتدا شکست می خورند. شکست خوردن در زندگی این احساس پشیمانی را در آنها تقویت می کند.

آنها می گویند این کار را نباید انجام می دادم. چرا من این کار را کردم؟ چقدر من نادان هستم؟ اینها ترس و نا امنی را در وجود آنها تقوبت می کند. آنها دوباره به چاه برمی گردند. آنها منفی می شوند و ممکن است دوباره چنین تلاشی نکنند.

من فکر می کنم بزرگترین موانع برای اکثر مردم این است که آنها دیگر کاری انجام ندهند. آنها فقط وجود دارند و زندگی را می گذرانند و هرگز فرصتی دریافت نمی کنند تا کار متفاوتی انجام دهند.

آنها فقط روزها را می گذرانند برای اینکه در گذشته شکست خوردن را تجربه کرده اند و می ترسند دوباره تلاش کنند، یا اینکه از گرفتن فرصت دوباره بیش از حد می ترسند.

اکثر افراد موفق در دنیا بعد شکست خوردن های فراوان موفق شدند. شما تعجب می کنید آنها چگونه توانستند راه را ادامه دهند. اگر واقعاً داستان شکست آنها را بشنوید، به این فکر می کنید چگونه توانستند خود را نجات دهند.

وقتی شما زندگی آبراهام لینکن را نگاه کنید، شکست های طولانی داشته است. موفقیت های زیادی هم به دست آورده است. ولی شکست بخش بزرگی از تاریخ زندگی اش بوده است. این اتفاقات نقش مهمی در ساختن شخصی دارد که الان شده است.

آقای گرانت کسی بود که در جنگ پیروز شد. بارها شکست خورد تا اینکه بالاخره پیروز شد. او کشاورز و سرباز بود و معامله گر زمین هم بود. در مغازه چرم پدرش کار می کرد.

این ها او را به عنوان یک قهرمان نشان نمی داد. ولی وقتی در جنگ برنده شد هرکسی فکر می کرد او یک فرد موفق است. چه می شد اگر آن فروشگاه چرم را رها می کرد ؟ چه می شد اگر فکر می کرد همسایه ها درباره او حرف می زنند و نا امید می شد و کارش را محدود به مغازه پدرش می کرد؟

مردان و زنان قهرمان زیادی هستند که شکست های زیادی خوردند تا اینکه به چیزی که می خواستند رسیدند و مشهور شدند.کتاب ها درمورد موفقیت آنها زیاد گفته اند ولی وقتی به زندگی آنها نگاه کنید، پر از شکست است.

سخت ترین قسمت شکست خوردن حرکت رو به جلو است. ولی توانایی شما برای حرکت رو به جلو هست که شما را قادر می کند تا موفق شوید.

افرادی که در موفقیت و شکست های گذشته زندگی می کنند در یک مورد مشترک هستند، هر دو آنها در گذشته زندگی می کنند.

راهنمای روانشناسی زبان بدن در مذاکره با مردان

روانشناسی زبان بدن به سیگنال های غیر کلامی اشاره دارد که ما برای برقراری ارتباط استفاده می کنیم. به گفته کارشناسان، این سیگنال های غیروابسته بخش بزرگی از ارتباطات روزانه را تشکیل می دهند. از عبارات چهره ما به جنبش های بدن ما، چیزهایی که ما نمی گوئیم، هنوز می تواند حجم اطلاعات را انتقال دهد.

زبان بدن چیست

زبان بدن ارتباطی بدون کلمات است. علائمی است که شخص به شخص دیگری در معنا منتقل می کند. رفتار غیر کلامی پیچیده، ظریف و چند کاناله است. ممکن است ساختار یافته باشد (به دنبال قوانین خاصی) اما بیشتر احتمال دارد بدون ساختار باشد.

ممکن است بر خلاف زبان، که در واحد های متصل است، مداوم باشد؛ ممکن است آموخته شود اما برخی از توابع به نظر می رسد حقیقی است.

جای تعجب نیست که بسیاری از افراد توسط زبان بدن خود مجذوب می شوند. ما همه تماشاگران و روانشناسان آماتور هستیم.

در هر جنبه ای از ارتباط در محل کار یا مصاحبه استخدامی، ارزیابی سالیانه، جلسه هیئت مدیره ما باید با دقت بیشتری به دیگران توجه کنیم تا سعی کنیم بهتر از آنچه که احساس می کنیم و همچنین گفتیم، بهتر درک کنیم.

سیاستمداران و مدیران اجرایی اغلب توسط بازیگران آموزش دیده اند تا با آموزش زبان بدن خود را به نحوی خاص معرفی کنند.

شگفت آور است که پس از گذشت هزاران سال از تکامل بشر، جنبه های غیر کلامی ارتباطات یعنی همان زبان بدن در هر مقیاسی مورد توجه و مطالعه عمومی قرار گرفت.

 

بیشتر مردم هنوز از زبان بدن بی اطلاع هستند و و اهمیت آن را در زندگی شان را در نظر نمی گیرند.

چارلی چاپلین و بسیاری دیگراز بازیگران سینمای صامت، پیشگامان مهارت های ارتباطی غیر کلامی بودند. این مهارت ها تنها راه های ارتباطی موجود روی صحنه بود. هر بازیگر به میزانی که می توانست از حرکات یا یا سایر نشانه های بدن به منظور برقراری ارتباط موثر استفاده نماید، در گروه بازیگر خوب یا بد طبقه بندی می شد.

آلبرت محرابیان پی برد که در تاثیرات کلی پیام ۷ درصد به صورت واژه ها و کلامی، ۳۸ درصد به صورت صوتی شامل آهنگ صدا و تن صدا و لحن کلام و ۵۵ درصد مربوط به زبان بدن است.

پروفسور بردویسل برآوردهای مشابه در مورد میزان ارتباط غیر کلامی که در میان انسان ها رخ می دهد را انجام داد. بر اساس برآورد وی یک انسان معمولی در مجموع حدود ده الی یازده دقیقه در روز صحبت می کند و میانگین جملاتش تنها حدود ۲٫۵ ثانیه به طول می انجامد.

پروفسور بردویسل نیز مانند محرابیان دریافت که مولفه کلامی مکالمه رو در رو کمتر از ۳۵ درصد است و بالغ بر ۶۵ درصد به صورت غیر کلامی و زبان بدن است.

با نشانه ها , علایم , روشهای تست و درمان افسردگی آشنا شوید

برای درمان افسردگی چه باید کرد؟ آیا با نشانه های افسردگی , روش های تست آن آشنا هستید؟ آیا می دانید علایم افسرگی چه مواردی هستند؟ بهترین درمان یا داروی ضد افسرگی چیست؟ در این مقاله قصد داریم به تمام سوالات احتمالی شما درباره افسردگی پاسخ دهیم.

افسردگی چیست ( معنی افسردگی )

افسردگی (اختلال افسردگی عمده) یک بیماری معمول و جدی پزشکی است که تاثیر منفی بر احساس شما، نحوه فکر کردن و نحوه رفتار شما می گذارد.

افسردگی احساس غم و اندوه و یا از دست دادن علاقه به فعالیت های یک بار لذت می برد. این می تواند منجر به مشکلات مختلفی از لحاظ احساسی و جسمی شود و توانایی فرد در کار و در خانه را کاهش دهد.

پژوهش های حاضر نشان می دهد که افسردگی به وسیله ترکیبی از عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی، محیطی و روانی ایجاد می شود.

افسردگی شدید می تواند در هر سنی رخ دهد، اما اغلب در بزرگسالی آغاز می شود. در حال حاضر افسردگی در کودکان و نوجوانان به رسمیت شناخته شده است، هرچند گاهی اوقات با تحریک پذیری برجسته تر از خلق و خوی کم می شود. بسیاری از اختلالات خلقی و اضطراب مزمن در بزرگسالان به عنوان سطح بالای اضطراب در کودکان شروع می شوند.

افسردگی شدید، به خصوص در افراد میان سن و یا سالمند، می تواند با سایر بیماری های جدی پزشکی مانند دیابت، سرطان، بیماری های قلبی و بیماری پارکینسون همراه باشد.

این شرایط اغلب بدتر از زمانی است که افسردگی وجود دارد. گاهی اوقات داروهایی که برای این بیماریهای جسمی مصرف میشوند ممکن است عوارض جانبی ایجاد کنند که باعث افسردگی می شوند.

یک پزشک در درمان این بیماری های پیچیده می تواند به بهترین راهکار درمان کمک کند.

 

علایم افسردگی ( نشانه های افسردگی )

نشانه های افسردگی در افراد مختلف متفاوت هستند ولی علائم افسردگی شدید می تواند شامل موارد زیر باشد. اگر یک فرد در بیشتر روزها، تقریبا هر روز، حداقل دو هفته، علائم و نشانه های زیر را تجربه کرده باشد، ممکن است از افسردگی رنج ببرد:

 

• احساس ناراحتی یا خستگی شدید

• از دست دادن علاقه و یا لذت بردن از فعالیت هایی که تجربه لذت بخش داشته اند

• تغییرات اشتها – کاهش وزن یا افزایش غیر مرتبط با رژیم غذایی

• مشکل خوابیدن یا خوابیدن بیش از حد

• از دست دادن انرژی یا افزایش خستگی غیر عادی

• افزایش فعالیت بدنی بی هدف (به عنوان مثال، دست زدن یا قدم زدن) یا حرکات آرام و گفتار

• احساس بی ارزش یا گناهکار بودن

• دشواری تفکر، تمرکز یا تصمیم گیری

• حرکت یا صحبت کردن به آرامی

• احساس بی قرار یا مشکل داشتن در ثابت نشستن

• دشواری خواب، بیداری صبحگاهی یا فراموشی

• افکار مرگ یا خودکشی

بعضی افراد فقط چند نشانه را تجربه می کنند در حالی که دیگران ممکن است تعداد بیشتری از آنها را تجربه کنند. این علایم افسردگی باید حداقل دو هفته طول بکشد تا تشخیص افسردگی انجام شود.

همچنین شرایط پزشکی (مثلا مشکلات تیروئید، تومور مغزی یا کمبود ویتامین) می تواند منجر به بروز علائم افسردگی شدید گردند، بنابراین مهم است که علل عمومی پزشکی را هم بررسی نماییم.

کارآفرینی و ایده های خلاقانه در منزل کسب و کار

چه چیزی باعث می شود تا به یک کارآفرین موفق تبدیل شویم؟ این سؤالی است که اکثر افراد راه کارآفرینی می خواهند جواب آن را بدانند و همیشه به دنبال ایده های خلاقانه کسب و کار به صورت خانگی , اینترنتی و یا هر روش دیگری هستند.

مخصوصاً اگر واقعا بخواهند اعتباری به دست بیاورند و کسب و کار جدیدی را راه اندازی کنند. پاسخ مشخصی در جواب این سؤال وجود ندارد چرا که دو فرد نمی توانند از طریق روش های مشابه به موفقیت برسند.

در زندگی فاکتورهای زیادی وجود دارد که افراد موفق را از بقیه جدا می کند. با توجه به زمینه های آموزشی، اجتماعی و فرهنگی جاده موفقیت برای همه افراد جامعه فرقی نمی کند، ولی به افرادی نیاز دارد که بتوانند بر موانعی که روبرو می شوند غلبه کنند و به پیروزی برسند.

هیچ راه دقیقی برای پیداکردن رازهای تجارت و کاری، وجود ندارد، ولی صفاتی وجود دارد که به آنها کمک می کند کارآفرینی را به خود جلب کنند.

خوشبختانه، برخی صفات هستند که اگر آنها را در زندگی خود بکار گیرید، می توانید راه خود را پیدا کنید و سرنوشت خود را تعیین کنید.

یک کارآفرین موفق چه شاخصه هایی می تواند داشته باشد؟ (۱۰ شاخص)

۱ . خلاقیت لازمه کارآفرینی

شاید تعجب کنید که چگونه کارآفرینان موفق آن کار را انجام دادند، تعجب کنید چگونه توانستند کار خود را از پایه بسازند و به بهترین شکل برسانند.

متأسفانه نتایج دیدنی نیست. شما سعی کنید ادامه دهید. برای یک کارآفرین موفق بودن، مهارت ها و ویژگی هایی وجود دارند که شما باید آنها را داشته باشید.

این ویژگی ها فراتر از اعتبارات شما هستند و مشخص می کنند چگونه شغل خود را به مرحله بعد ارتقا دهید.

این ها مهارت ها و ویژگی هایی هستند که شما باید داشته باشید:

 

۲ .  مهارت های رهبری برای کارآفرین نمونه

آیا مهارت های رهبری برای کارآفرینی خوب را دارید؟ آیا رهبری خود را دوست دارید و یا اینکه نوع مدیریت کارآفرینی خود را می خواهید تغییر دهید؟ به عنوان یک صاحب شغل و کارآفرین نمونه ، باید بتوانید کارمندان خود و دیگر اعضای تیم را مدیریت کنید.

کارهایی که به اهداف و آرمانهای خود می رسند که با داشتن رهبری از میان مشکلات عبور کنند و آنچه را که باید انجام دهند.

بودن یک رهبر خوب به این معنی است که با کارمندان خود کار کنید، در مواقع دیگر سؤالات خود را مطرح کنید و به طورکلی به خوبی ارتباط برقرار کنید تا مطمئن شوید در کارتان به هدف خود می رسید.

کیفیت یک رهبر خوب به استاندارهایی که برای دیگران تعریف می کند، بر می گردد.

 

۳ . مهارت ارتباطات خوب یک کارآفرین موفق

برای به پایان رسیدن کاری را که شروع کردید، باید بتوانید به خوبی اهداف خود را با دیگر اعضای گروه که در تولید و نوآوری شامل هستند سهیم کنید.

یک کارآفرین موفق باید کارمندان خود را درک کند، نقاط قوت یا ضعف آنها را بشناسد، کمک کند از آنها به طور مؤثرتری استفاده کند،کار و کارمندان بهتری ایجاد کند. این فقط از طریق ایجاد ارتباط میسر است.

ایجاد ارتباط به دو روش است و شما باید به آن گوش دهید. مهارت های خوب نوشتن و خوب حرف زدن برای ایجاد کسب و کار مهمترین عامل است.

وقتی دنبال سرمایه گذاری و مدیریت مشتریان هستید، یا اینکه مشغول معاملات جدیدی هستید، ارتباطات جدایی ناپذیر هستند.

بیل گیتس چگونه پولدار شد

حتما شما هم تا کنون اسم بیل گیتس را شنیده اید. معمولا اسم بیل گیتس با عناوینی از قبیل پولدارترین مرد جهان یا ثروتمندترین مرد جهان می آید.

چیزهایی که بیشتر از همه ذهن آدم را به خود مشغول می سازد، این موضوعات است: بیل گیتس کیست ؟ زندگی نامه بیل گیتس چگونه بود؟ بیوگرافی بیل گیتس چیست ؟ بیل گیتس چگونه پولدار شد ؟

بیل گیتس، بنیانگذار و رئیس مایکروسافت، یکی از تاثیر گذارترین و ثروتمندترین افراد جهان است. تخمین های اخیر از ثروت او آن را ۸۴٫۲ میلیارد دلار آمریکا (ژانویه ۲۰۱۷)؛ این به اندازه مجموع تولید ناخالص ملی چند کشور آفریقایی است.

در سال های اخیر او از کار تمام وقت در مایکروسافت بازنشسته است، و به جای تمرکز بر روی کار مایکروسافت با بنیاد خیریه خود “بنیاد بیل و ملیندا گیتس” تمرکز کرده است.

در ادامه مهم ترین موضوعات زندگی نامه بیل گیتس را با هم مرور می کنیم:

 

بیل گیتس کیست ( بیوگرافی بیل گیتس )

ویلیام هنری  گیتس سوم  معروف به بیل گیتس  ( Bill Gates )متولد ۲۸ اکتبر ۱۹۵۵ یک کارآفرین آمریکایی، سرمایه گذار، نویسنده، فعال در امور خیریه و بشردوستانه و بنیانگذار شرکت مایکروسافت همراه با پل آلن است.

بیل گیتس در کنار دو خواهرش در سیاتل واشنگتن به مدرسه رفت و رشد کرد. بیل یک خواهر بزرگتر به نام کریستین و یک خواهر کوچکتر به نام لیبی دارد. بیل گیتس در خانواده ای متولد شد که از نظر فرهنگی و خدمات اجتماعی از قدمت با ارزشی برخوردار بود.

پدر او ویلیام هنری گیتس دوم وکیل دادگستری و یکی از سرشناسان شهر سیاتل بود. مادرش هم معلم مدرسه و فعال در زمینه کارهای خیریه بوده است.

بیل تحصیلات ابتدایی اش را در مدرسه لیک ساید سیاتل شروع کرد. وقتی گیتس کوچک بود یعنی زمانی که ده یازده سال داشت مقدار زیادی از زمان خود را صرف مطالعه کتاب می کرد. او به طرز عجیبی به خواندن کتاب های مرجع و دانشنامه ها علاقه داشت.

در سن سیزده سالگی به برنامه نویسی کامپیوتر علاقه مند شد و شروع به یادگیری و نوشتن برنامه کرد. در این زمان بود که نخستین استعداد های خود را در زمینه برنامه نویسی کامپیوتر از خود بروز داد.

گیتس در سال ۱۹۷۳ در دانشگاه هاروارد ثبت نام کرد و در آنجا شروع به مطالعه ریاضی و علوم رایانه نمود.  با این حال، گیتس علاقه بیشتری به دنبال کردن برنامه نویسی خود داشت و زمانی که او فرصت پیدا کرد تا شرکت خود را ثبت کند، بدون پایان درس خود از دانشگاه هاروارد خارج شد.

بیل گیتس رئیس شرکت مایکروسافت

چگونه شکست ناپذیر باشیم

برای اینکه بدانیم چگونه شکست ناپذیر باشیم باید به دست آوردن اعتماد به نفس از شکست، را بیاموزیم. همین‌طور یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد.

مثل خیلی از عادت‌های خوب، باید برای آن‌وقت بگذارید و آن را تمرین کنید. این موارد را از افرادی که شکست‌های زیاد خوردند، یاد بگیرید

چگونه شکست را بپذیریم

هیچ راهی غیر از صحبت با خودتان برای روبرو شدن با ترس وجود ندارد.

شما باید از کارهای چالش‌برانگیز استقبال کنید تا اینکه یاد بگیرید شکست برای همیشه نیست.

شکست عواقبی دارد، ولی اجازه ندهید دید شما را بد کند. یک‌قدم عقب بردارید و برای شکست ناپذیر بودن دوباره تلاش کنید.

 

این مرحله هم می‌گذرد شکست ناپذیر باشید

ناراحتی‌ها و سختی‌ها را فردا، هفته بعد و سال بعد فراموش می‌کنید. زندگی شما ادامه دارد و اگر ارزش‌های خود را حفظ کنید و بدانید چه‌کاری مهم است، موانع را تحمل می‌کنید و قوی‌تر و شکست ناپذیر می‌شوید.

 

شکست خوردن در زندگی

هیچ‌کس سراسر زندگی یا کارش بدون سختی نیست. افراد موفق می‌دانند چگونه با این مسائل مقابله کنند،  و شکست ناپذیر باشند پس چرا شما نمی‌دانید؟

این کاری است که هر وقت می‌خواهم انجام دهم به خودم گوشزد می‌کنم. این کار را بکنید و از آن درس بگیرید که دوباره چنین شکستی نخورید.

 

انتقاد با قضاوت برابر نیست

شما به کمی انتقاد احتیاج دارید. تا می‌توانید خود را کنار بگذارید و خودتان را قضاوت نکنید، بهتر است بتوانید بر کار خود تمرکز کنید.

 

هر چیزی مربوط به شما نیست

افرادی هستند که شما را به خاطر دلایل خودشان رد می‌کنند که دلایل آن‌ها از نظر شما بی‌اهمیت است. هرگز اجازه ندهید اعتماد به نفس شما پائین بیاید.

تمرکز کنید کار خود را درست انجام دهید و انتخاب‌های خوب داشته باشید. بگذارید تا جایی که می‌توانند قضاوت کنند.

 

زمان بهترین مربی است

زمان بیشتر و تجربیات بیشتر، پوست شما را کلفت‌تر و شکست ناپذیر می‌کند، برای اینکه شما یک الگو از اتفاقی که میفتد و اینکه چرا میفتد را دارید.

به من کمک کرد با موقعیت‌های متفاوت که به نظر خیلی ترسناک می‌آمدند، روبرو شوم.

 

رد شدن یک ابزار قوی است

آیا تا حالا به داستان‌های دیگران راجع به غلبه بر سختی‌ها دقت کرده‌اید؟ اکثر این داستان‌ها امکان دارد برای اینکه سختی و رد شدن آدم را قوی‌تر می‌کند.

سختی‌ها ابزارهای قوی برای کسانی هستند که می‌خواهد بهتر شود و در هر بخش از زندگی‌اش پیشرفت کند. رد شدن را به‌عنوان یک ابزار و چیزی ارزشمند برای موفقیت ببینید.

استارت آپ های موفق زود پیشرفت می‌کنند

ویژگی مشترکی استارت آپ های موفق را در ادامه می‌بینید:

 

استارت آپ های موفق زود پیشرفت می‌کنند

دانشمندان متوجه شدند ۸ ساعت خواب، مدت زمان خوبی برای استراحت کردن شبانه است.

یک خواب خوب با مقدار اندازه‌گیری نمی‌شود، بلکه با کیفیت خوب تعیین می‌شود. ممکن است ۱۰ ساعت بخوابید ولی وقتی بیدار می‌شود هنوز احساس کسلی و خواب‌آلودگی کنید.

بستگی به حالت ذهنی شما وقتی می‌خوابید دارد. استارت آپ های موفق می‌دانند، مقدار کاری که انجام می‌دهید، تا حد زیادی بهره وری شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

مدبران استارت آپ های موفق برای اینکه وقت بیشتری داشته باشند، زودتر از خواب بیدار می‌شوند تا از ساعت‌های بیشتری در روز استفاده کنند و کارهای خود را انجام دهند.

این به آن‌ها کمک می‌کند تا کارهای روزانه‌شان کم شود و بهتر بتوانند اهدافشان را در زمان خود کامل کنند.

 

مدیران استارت آپ های موفق بیش‌ازحد درگیر نیستند، آن‌ها بهره وری دارند

اکثر افراد درگیری را با بهره وری یکی می‌دانند. این اکثراً درست نیست چون می‌توان مشغله داشت ولی بی‌بهره بود.

با مشغله زیاد وقت کافی پیدا نمی‌کنید. کارآفرینان  استارت آپ موفق می‌دانند اگر اوقات فراغت بیشتری داشته باشند، بهره وری بیشتری دارند.

بهره وری به توانایی شما بستگی دارد تا بین چیزی که مهم است و چیزی که لازم به توجه زیادی ندارد را بتوانید تشخیص دهید. افراد موفق در برنامه ریزی و اولویت‌بندی وظایف و مسائلی مهم هست، توانا هستند.

آن‌ها تلاش نمی‌کنند همه کارها را خودشان انجام دهند (باعث مشغله بیشتر آن‌ها می‌شود)، به‌جای اینکه چند کار را با هم انجام دهند، کسی را برای انجام وظیفه مربوط استخدام می‌کنند. این روش، کارایی آن‌ها را بالا می‌برد و وقت بیشتری برای آن‌ها می‌ماند.

“اگر برای یک‌چیز بیش‌ازحد وقت تلف کنید، نمی‌توانید آن کار را انجام دهید.”

استارت آپ موفق

استارتاپ های موفق دنیا از ریسک کردن خجالت نمی‌کشند

کارآفرینان موفق هدف خود را با اشتیاق دنبال می‌کنند. در این راستا، شاید باید کارهای خاصی انجام دهید و ممکن است نتوانید دلایل مردم را بپذیرید. این ویژگی در بین خیلی از کارآفرینان وجود دارد که به غرایض خود اعتماد می‌کنند.

هیچ‌کس موفقیتی را راحت به دست نمی‌آورد. کارآفرینان موفق این را می‌دانند و می‌خواهند مرزهای خود را توسعه دهند و از فرصت‌ها استقبال می‌کنند تا کاری که لازم است را انجام دهند.