پولدار شدن موضوعی هست که خیلی از ما آن را دوست داریم. همه می خواهیم بدانیم که چگونه سریع پولدار شویم ، چگونه ثروتمند شویم . ولی آیا واقعاً امکان پذیر است؟
شما شاید فکر کنید هیچ وقت پولدار شدن شما انجام نمی شود مگراینکه در قرعه کشی برنده شوید یا اینکه خانواده پر درآمدی داشته باشید.
ولی کسانی که از جوانی تلاش می کنند و عادت های خوب را پرورش می دهند،
پولدار شدن هم رخ می دهد. هرکسی در هرسنی می تواند ویژگی های درست را پرورش
دهد، ثروتش را زیاد کند و بدهی هایش را کم کند.
باور کنیم یا خیر، پولدار شدن هدفی است که ممکن است امسال داشته باشیم.
در زندگی ام، چند بار ثروتمند شدم. ولی خیلی از اوقات در قبل از ۳۰ سالگی،
این موقعیت را به خاطر ماشین، خانه و طرز زندگی ام که دلیلی برای آن
نداشتم، از دست دادم. پولدار شدن اکثرا در طول چند سال اتفاق می افتد.
راههای پولدار شدن
اگر شما از این توصیه ها پیروی کنید، به شما اطمینان می دهم که روش پولدار شدن را آموخته اید که ممکن است برای شما در امسال اتفاق بیفتد.
برای روش پولدار شدن خود برنامه مالی بنویسید
یکی از اصلی ترین دلایلی که باعث شده مردم ثروتمند نباشند و راه پولدار شدن
را ندانند، به خاطر این است که تا حالا یک برنامه مالی برای خود نداشته
اند. داشتن یک برنامه مالی به شما کمک می کند فعالیت بیشتری کنید، به جای
اینکه فقط صحبت کنید. کمک می کند به خاطر به دست آوردن رؤیاها و اهدافتان
تصمیمات درست بگیرید.
صرفاً، گفتن اینکه می خواهید ثروتمند شوید فقط کافی نیست. شما باید به یک برنامه برسید و آن را روی کاغذ بیاورید. (در واقع بدانید هدف تان چیست)
این نوشتن شما را مجبور می کند تا کارهایی انجام دهید. این را استورات یکی از ثروتمندان معروف گفته است.
چیزی را که به دست آورده اید و اینکه چقدر سرمایه گذاری می کنید را حساب
کنید. برنامه فقط هدف نیست، همه چیز است، رؤیا، هدف و انتخاب های شما.
او می گوید، انتخاب های شما متون برنامه هستند و همه کارهایی است که می توانید انجام دهید.
یک برنامه ریز مالی می گوید؛ “موقع برنامه ریزی برای داشتن یک آینده امن، وارد کردن دو چیز ضروری است؛ چقدر پول دارید و چقدر می خواهید هزینه کنید.”
ما به این علت بر این دو مورد تأکید می کنیم که صرف نظر اینکه چقدر زیاد باشند،کاملاً برای برنامه ریزی های مالی اساسی هستند.
بزرگترین تفاوت بین کسانی که مسیر درست را انتخاب کردند و راه اشتباه را
انتخاب کردند، مقدار زمان و تلاشی است که برای برنامه مالی خود و روش پولدار شدن مصرف می کنند.
در اعماق وجود ما جایی هست که حاوی طلاست. در حقیقت همه قدرت درون ماست. دانستن این موضوع که چگونه به قدرت درون برسیم نیاز به شناخت انرژی درون انسان دارد.
هر یک از ما پهنهای هستیم با خاک زرینی از ذرات طلا. کل ماجرای موفقیت یعنی رسیدن به رگه طلا و قدرت درون. انسانهای موفق کسانی هستند که رگه طلای وجودشان یعنی در واقع نیروهای درونی انسان را کشف کردهاند و از آن بهرهبرداری میکنند. اما رگه طلا فقط مختص موفقها نیست.
همه ما با رگهای از طلا به دنیا میآییم. فقط بعضی هامان آن را کشف
میکنیم، بعضی هامان نمیکنیم. همه ما بیشتر ازآنچه فکر میکنیم غنی هستیم.
همه ما با منابع درونی به دنیا میآییم که اغلب اوقات نامکشوف باقی
میمانند. منابعی که حتی از آنها بیخبریم و بیشتر اوقات نه خودمان، نه
دیگران وجودشان را باور نمیکنیم.
همه ما با ذخایر بالقوهای از طلای درون به دنیا میآییم. طلای درون ما
استعدادها و موهبتهای خدادادی است که خاص خود ماست. در حقیقت قدرت درون
ما مختص خود ماست. بیشتر ما بیشتر ازآنچه تصور میکنیم استعداد داریم. کل
کار ما در زندگی، کشف و پرورش استعداد و قدرت درون ماست.
قدرت پنهان درون انسان
قدرت درونی چیست
هر چه که به آن عشق میورزیم میتواند نشانه استعدادمان در آن زمینه
باشد. بهعنوان مثال عشق به موسیقی میتواند نشانه استعداد موسیقی نیز
باشد، استعدادی که به علت موقعیت زندگیمان پرورش نیافته است. به همین
ترتیب، خیلی از کسانی که با ولع کتاب میخوانند، نویسندههایی در خفا هستند
که میترسند آشکارا وارد وادی نویسندگی شوند.
هر چه که دست و دلمان برای آن میلرزد، هر چه که احساس میکنیم بی آن
نمیتوانیم زندگی کنیم، یا دستکم بی پرتو آن زندگیمان بینور و کمفروغ
به نظر میرسد، همان قدرت درون ماست و کل کار ما در زندگی، کشف قدرت درون
خود است.
با کشف و استعداد این قدرت درونی انسان یا رگه طلاست که
میتوانیم زندگیمان را غنی کنیم. با بهرهبرداری از رگه طلای وجودمان است
که میتوانیم به موفقیت و رضایت خاطر حقیقی در زندگی برسیم. ازآنجاکه خدا
خالق ما و طلای وجود ماست، کشف قدرت درون اعماق وجودمان، به عمیقترین
وجه ممکن ما را به خدا وصل میکند و امکان تحقق خواست خدا از طریق ما را
فراهم میسازد.
جولیا کامرون، استاد پرورش خلاقیت در کتابش میگوید: معدنچیان برای
رسیدن به معدن طلا باید حجم عظیمی از خاک و مواد بیارزش را زیرورو کنند که
به آن کار شاق و تحمیلی میگویند. در زندگی شخصی نیز کار شاق و تحمیلی ما
میتواند تابش نور استعداد خلاقمان را تیرهوتار کند.
در زیر خروارها تعابیر منفی دیگران، ما باید بهطور فعال به دنبال
رگههای درخشان قابلیتها، رؤیاها و آرزوها و آمالمان بگردیم. ما نیز مانند
معدنچیان برای یافتن این رگههای ثروت مخفی، حفاری میکنیم. ما نیز
کلوخهای خویشتن پنهان در زیر سطح زندگی را برمیداریم، این گنجینهها را
به روشنایی روز میآوریم، پاک میکنیم و تصاحب میکنیم.
هر تکه از اعتباری که به ما خودمان میدهیم، بخشی از قدرت درون ماست.
قدرت ماورا طبیعی
چگونه قدرت ماورا طبیعی داشته باشیم
برای اینکه بدانیم چگونه قدرت ماورایی داشته باشیم نیاز داریم تا به توانایی های نیرون درون خود آگاه باشیم.
برای تقویت قدرت درون خود لازم است تا نکات زیر را مورد توجه قرار دهیم:
انجام مراقبه و مدیتیشن برای تلقین و تقویت انرژی درونی
وقتی انسان در حالت مراقبه و مدیتیشن قرار می گیرد می تواند قدرت انرژی
ذهنی خودش را متمرکز کند و آن را در مسیری که مد نظرش هست، هدایت کند. با
انجام مداوم ریلکسیشن و مدیتیشن به همراه تصویرسازی ذهنی دقیق می توان راه
رسیدن به خواسته ها را بسیار آسان تر و سریع تر از حد تصور نمود.
در حقیقت وقتی در وجود خود سکون ذهنی ایجاد می کنید با تقویت قدرت فکر به افزایش انرژی ذهنی خواهید رسید.
این امر در نهایت منجر به افزایش قدرت درون و ارتباط بیشتر و نزدیکتر با کائنات می گردد. عاملی که باعث افزایش قدرت ماورا طبیعی در انسان ها می شود.
به حس شهودی و قدرت فکر درونی خود اعتماد کنید
حس شهودی یک قدرت درونی است که به ما کمک می کند تا چگونهقدرت ماورا طبیعی داشته باشیم
. قدرت درون برخواسته از این حس بسیار قوی و در بسیار از مواقع کاملا درست
و صحیح عمل می کند. حس شهودی یک نیروی درونی انسان است که در تشخیص صحت و
موثر بودن تصمیم هایمان درزندگی تاثری به سزا دارد.
حس شهودی ناشی از تجربه های ما در زندگی و قدرت فکر ماست که در لحظه و بدون منطق از پیش تعیین شده ای فرمان می دهد.
با کنترل ذهنی و افزایش قدرت ضمیر ناخودآگاه می توان حس شهودی را تقویت کرد و تصمیم های درست تر و نتایج بهتری گرفت.
این جملات زیبا و سخنان حکیمانه در مورد زندگی یا هر مورد مهم دیگری باشد می تواند تجلی بخش زیبایی های زندگی برای انسان ها باشد.
این گفته های زیبا و جملات زیبا معمولا ناشی از یک سری تجربه های فردی و گروهی است که از نسلی به نسل دیگر منتقل گردیده تا به ما رسیده است.
علاوه بر این جملات زیبا در آیین ها و فرهنگ های مختلفی نیز
وجود دارد که با مطالعه آن ها می توانیم نگرش جدید و بهتری برای دستیابی به
موفقیت در زندگی داشته باشیم. در حقیقت این گفته های زیبا چراغ راهی برای
آینده روشن خواهند بود.
جملات ناب و سخنان زیبا در مورد زندگی
چرا نگران چیزهایی هستید که از عهده تغییر دادنشان بر نمی آیید؟ رها کنید و به پیش بروید، چون زندگی منتظ شما نمی ماند.
روش من در زندگی بسیار ساده است. با من خوب رفتار کن آنگاه خواهی دید که من با تو بهتر رفتار خواهم کرد.
تنها بودن در زندگی خیلی بهتر از آن است که با کسی وقت بگذرانید که ذهن شما را پر از شک و تردید کند.
تنها یک دروغ کافی است تا اعتماد کسی نسبت به شما سلب شود. بهترین کاری
که می توانید انجام دهید این است که همیشه رک و صادق باشید و حرف حقیقت را
به زبان آورید.
در زندگی جدایی ها سخت و آزار دهنده است ولی از دست دادن کسی که به شما احترام نمی گذارد، در واقع منفعت هست نه ضرر.
اگر کسی قدر حضورتان را نمی داند، کاری کنید که قدر غیبت شما را بداند.
بیش از نود درصد از مواردی که در زندگی نگران رخ دادنشان هستید، هیچ گاه اتفاق نمی افتند.
همیشه در زندگی خود کسانی را نگه دارید که واقعا دوستتان دارند، شما را تشویق می کنند، الهام بخش هستند و موجب شادی شما می گردند.
اگر پس از هر لبخندی از خداوند تشکر نکنید، شایسته نیست که در زمان اشک ها از او گله و شکایت کنید.
در زندگی زیبا خوشبینی آهنربای خوشبختی است. اگر مثبت بمانید، اتفاقات و آدم های مثبت به سمت شما جذب می شوند.
مهم نیست دیگران درباره شما چه فکری می کنند، مهم این است که شما درباره خود چگونه فکر می کنید.
گاهی به شما چیزی که می خواهید داده نمی شود، چون قرار است چیزهای بهتری نصیبتان گردد.
این موضوع را درک کنید که آدم ها عوض می شوند و گاهی دیگر با زندگی ما
سازگار نیستند. باید یاد بگیریم که این را بپذیریم، مسیرمان را جدا کنیم و
زندگی مان ادامه دهیم.
هیچ یک از ما نمی دانیم که چقدر زمان در دنیا برایمان باقی مانده است.
آنچه در انتها باقی می ماند اعمال، خاطره های به جا مانده و احساسی است که
در دیگران ایجاد کرده اید. آنچه برای به جای گذاشتن ارزشمند است، مردمی
هستند که همیشه شما را با عشق یاد کنند.
جملات زیبا در مورد زن
زن شاد زنی نیست که هیچ گونه نگرانی ندارد، بلکه زن شاد زنی است که نگرانی دارد ولی نمی گذارد نگرانی هایش او را شکست دهند.
زنان معمولی بیشتر از زنان زیبا در مورد مردان می دانند.
یکی از زیباترین چیزهایی که در دنیا وجود دارد، قلب یک زن است. قلبی که
شکستنی و در عین حال محکم است. وقتی زنی قلبش را به شما می دهد مثل این است
که ارزشمند ترین دارایی اش را به شما می بخشد. اگر دوستش بدارید، مراقبش
باشید و قدرش را بدانید و پرورشش دهید، آن زن همه دنیا را به شما خواهد
داد.
زن هایی که می خواهند مرد باشند، همان زن هایی هستند که نمی دانند باید زن باشند.
در بسیار از نقاط دنیا انگشت اتهام مردان همیشه زنی را پیدا می کند. اما
مثل اینکه ما به زنان نیاز داریم تا مشکلاتی را که مردان به وجود می آورند
را حل کنند.
این تست روانشناسی شخصیت به شما کمک می کند که بدانید کدام نیمکره مغزتان فعال تر است و شخصیت شما متمایل به چه سویی است.
پرسش های تست روانشناسی شخصیت :
1-آیا خودتان را متخصص تلقی می کنید؟
الف) بله ب) خیر ج) در بعضی زمینه ها
2-یادآوری اسم اشخاص برایتان راحت تر است یا چهره؟
الف) چهره ب) اسم ج) هر دو به یک اندازه
3-در مواجهه با شکست چگونه عمل می کنید؟
الف) ناامید شدن و دست کشیدن از کار و
امتحان کردن چیزی جدید ب) سعی و تلاش و کوشش دوباره و دوباره ج)
شکست، نابود کننده روح و روان است
4-کدام یک از صفات زیر بیشتر از بقیه وصف حالتان است؟
الف) شهودی و درونی هستم ب) اهل مطالعه و سنجیده هستم ج) دقیق هستم
5-کدام گزینه بیشتر با شما همخوانی دارد؟
الف) دوست دارم قوانین و مقررات خاص خودم
را رعایت کنم ب) از عمل کردن به قوانین و مقررات راضی و شاد هستم
ج) گاهی اوقات قوانین و مقررات دست و پا گیر می شود و عصبانی ام می کند
6-زمانی که در یک جلسه گفتگو یا سخنرانی قرار دارید، کدام گزینه بیشتر در موردتان صدق می کند؟
الف) بیشتر اوقات حواسم پرت می شود و به
چیزهای دیگری فکر می کنم ب) به راحتی حواسم را روی مسئله سخنرانی
متمرکز می کنم ج) فقط اگر موضوع را جالب تلقی کنم می توانم حواسم را روی
آن متمرکز کنم
7- آیا خودتان را شخصی منطقی تلقی می کنید؟
الف) به هیچ وجه ب) بله، کاملا ج) بله، نسبتا
8-هر چند وقت یک بار به سراغ حدس و گمان های شخصی حود می روید؟
الف) هر وقت که بتوانم ب) به ندرت ج) گاهی اوقات
9-اگر یک زمان هوس امتحان کردن یک کار و سرگرمی خلاقانه جدید مثل نقاشی یا سفالگری به ذهنتان بزند چه می کنید؟
الف) آن را امتحان می کنم و آن را به عنوان یکی از سرگر می های بیشمار دیگرم توسعه می دهم
ب) به احتمال زیاد فقط به آن فکر می کنم و فراتر نمی روم
ج) چند مرتبه آن را امتحان می کنم و بعد سراغ سرگرمی های دیگر می روم
10-در مدرسه و در دوران تحصیل سر کدام کلاس از درس های زیر بیشتر احساس راحتی می کردید؟
الف) هنر ب) ریاضیات ج) جغرافی
11-هر چند وقت یک بار دوست دارید مبلمان و تزیینات منزلتان را عوض کنید؟
الف) بیش از 3 مرتبه ظرف 5 سال ب) هر 5 سال یک مرتبه ج) ظرف 5 سال 2 تا 3 مرتبه
12-بیشتر کدام اخبار در تلویزیون نظر شما را جلب می کند؟
الف) موضوعات مربوط به طبیعت و محیط زیست ب) سیاسی ج) ورزشی
13-کدام یک از گروه های زیر بیشتر با روحیات شما سازگار است؟
الف) شخصی که از قوه تخیل زنده و پر شوری برخوردار است ب) شخصی که بلند پرواز و جاه طلب است
ج) شخصی که از عقل سلیم و شعور خوبی برخوردار است
14-نظرتان درباره هنر مدرن چیست؟
الف) آن را جالب و مهیج می دانم ب) اهمیت زیادی به آن نمی دهم
ج) گاهی می توانم آن را جدی تلقی کنم و گاهی بی اعتنا از کنارش می گذرم
15-هر چند وقت یک بار به افکار و اندیشه های خصوصی خودتان پناه می برید؟
الف) به وفور ب) خیلی به ندرت ج) گاه و بیگاه
16-زمانی که وارد یک سالن یا تالار می شوید در حالی که بلیط رزرو شده ندارید، ترجیح می دهید روی صندلی کدام سمت بنشینید؟
الف) سمت چپ ب) سمت راست ج) فرقی نمی کند
17-به نظر شما مزیت بازنشسته شدن چیست؟
الف) برخورداری از وقت بیشتر برای آغاز
فعالیت های بیشمار دیگر ب) برخورداری از وقت بیشتر برای همنشینی با
اقوام و دوستان ج) راهی برای خروج از برنامه کاری کسل کننده یکنواخت و
منظم
18-کدام یک از صفات زیر بیشتر از بقیه با شما سازگار است؟
الف) پیچیده ب) واقع بین ج) عادی و گاهی منحصر به فرد
19-در حال حاضر کدام یک از حالات زیر بیشتر با روحیه شما سازگار است؟
الف) متفکر، جدی و دقیق ب) تحت فشار روحی ج) پرکار، پرمشغله و پر جنب و جوش
20-آیا قادرید به طور تقریبی بگویید که چند روز را بدون نگاه کردن به ساعت پشت سر گذاشته اید؟
الف) راستش درست نمی دانم چون گاهی زمان را به کلی فراموش می کنم ب) بله به راحتی ج) گاهی اوقات
21-در صورت مواجهه با کدامیک از موارد زیر به شدت سرخورده ناامید و عصبانی می شوید؟
الف) زمانی که وقت کافی برای انجام کاری
که دوست دارم نداشته باشم ب) زمانی که در راس امور مربوط به حرفه ام
قرار نداشته باشم ج) زمانی که پیشرفت ها، موفقیت ها و دستاوردهایم نادیده
گرفته شود
22-در مورد این جمله «بزرگ ترین معلم و راهنما، تجربه است» چه نظری دارید؟
الف) کاملا با آن موافق هستم ب) اصلا موافق نیستم ج) موافقم
23-در شرایط مطلوب کدام یک از کدام یک از موارد زیر را ترجیح می دهید؟
الف) حرفه ای که کاملا غیرقابل پیش بینی و توام با تجربیات بی شمار و دقیق باشد
ب) داشتن یک حرفه مشخص و یکنواخت ج) حرفه ای که فرصت یادگیری چیزی جدید را به شما دهد
24-آیا تصور می کنید توضیح دهنده خوبی هستید؟
الف) بلی ب) خیر ج) در حد متوسط
25-هنگام انجام کدام یک از موارد زیر بیشتر احساس راحتی به شما دست می دهد؟
الف) حین انجام یک کار تخصصی مثل تعمیر موتور ماشینتان ب) حین نوشتن یک نامه یا گزارش
ج) حین انجام یک کاردستی مثل نقاشی
نحوه امتیازدهی تست روانشناسی شخصیت :
در پاسخ سوالات به گزینه الف 2 امتیاز به گزینه ب صفر امتیاز و به گزینه ج 1 امتیاز بدهید و حاصل جمع را به دست آورید.
امتیاز 35 تا 50 : شما کل نگر هستید. شما
یک شخص راست مغز هستید. یعنی دوست دارید مسیر را به طور کلی مجسم و ادراک
کنید. به جای مشاهده جزییات سازنده و تشکیل دهنده می خواهید تصویر بزرگ و
اصلی را ببینید.
امتیاز 16 تا 34 : همیشه تعارض دارید.
شما از تعادلی متناسب بین نیمکره راست و چپ برخوردار هستید، یعنی هیچ
نیمکره ای بر دیگری برتری ندارد. شما در برخورد با مسائل می توانید هم
تصویر اصلی و هم جزئیات را درک کنید و این یک امتیاز بزرگ است.
امتیاز کمتر از 16 : شما جزئی نگر هستید.
شما یک فرد چپ مغز هستید. نیمه چپ مغز تحلیل گراست و میل دارد به شیوه ای
خطی و جزء به جزء اطلاعات را بررسی کند. شما می توانید حسابدار و برنامه
دهنده خوبی باشید.
زندگی زیباست. درواقع زندگی یک هدیه است. یک هدیه ارزشمند و واقعی از طرف خداوند متعال که بر انسان ارزانی داشته است.
تمام متن زندگی زیباست
با تمام پستی و بلندیهایش زندگی زیباست. گاهی ممکن
است در اثر فشارهای روزمره زندگی زیباییهای آن را نبینیم و داد از گله و
اعتراض برداریم اما بهمحض اینکه از آن مسئله فارغ میشویم، گویی نه
ناراحتی بوده و نه شکایتی.
انسان برای ادامه حیات دو سبک زندگی در پیش رو دارد، یا
میتواند سراسر عشق باشد و شادی و از لحظههای زندگیاش لذت ببرد یا اینکه
دائماً به شرایط موجود اعتراض کند و اعلام عدم رضایت داشته باشد.
قطعاً خیلی از ما ناخودآگاه رویه دوم را در پیش میگیریم و بدون اینکه
خودمان بدانیم نه از اکنون زندگیمان لذت میبریم و نه آیندهای پربار برای
خود میسازیم؛ فقط خود و زندگی مان را درگیر یک دور تسلسل باطل میکنیم
که هیچ فایده و سودی برایمان نخواهد داشت.
اصلاً گله و شکایت و نق زدن اگر قرار بود مشکلی از ما را حل کند و
گرهای را بگشاید که تا الآن باید این اتفاق میافتاد و یک زندگی ایده آل و
نیکو ایجاد میشد.
پس بیایید راه دیگر را امتحان کنیم. راهی که بیشتر انسانهای موفق و تأثیرگذار در این دنیا طی کردهاند و به دستاوردهای بینظیر و موفقیت های بزرگ در زندگی دست پیداکردهاند.
اعتماد به نفس در حقیقت نوعی حالت روحی درونی در فرد است که شخص به این خودباوری درونی می رسد که توانایی انجام یک سری از امور را داراست.
تعریف اعتماد به نفس که ترجمه ای از Self Confidence می باشد، خبر از قدرت فوق العاده ای می دهد که می تواند موفقیت فردی در زندگی را تضمین نماید.
ما از کودکی با رؤیاهای خود بزرگ شدیم.
می خواستیم ستاره سینما، ورزشکار و یک سوپراستار شویم. ولی بعد در دنیای
واقعی افتادیم و شروع به ضربه زدن به ما می کند و ما نیز به دیگران ضربه می
زنیم. ما در نقطه ای می افتیم که به خودمان باور نداریم یا اعتماد به نفس
کمی داریم.
برای به دست آوردن آنچه در زندگی خود می
خواهید، باید باور را در خود ایجاد کنید. همین موقع، خیلی مهم است به هر
سطحی که می خواهید برسید، فروتنی را حفظ کنید. این روش ها برای همه مؤثر
خواهد بود.
در حقیقت اعتماد بنفس یعنی شخص به قدرت وجودی خودش اعتماد داشته باشد و در راه پیشرفت در زندگی از آن بهره ببرد.
اگر می خواهید واقعا بدانید که اعتماد به
نفس چیست و این نیروی عظیم را در درون خود افزایش دهید لازم است نظر برخی
از بزرگان و اندیشمندان را درباره موفقیت و اعتماد به نفس بدانید.
روانشناس برجسته دانیل گولمن درباره اعتماد بنفس گفته است: ویژگی برجسته ای در انسان هاس که ارزشمند بودن خود را باور داشته باشد.
ناپلئون گفته است: اگر تو باور داشته باشی که می توانی، پس حتما قدرت انجام دادنش را نیز داری.
ادیسون در این باره گفته است: شهامت و اعتماد به نفس خود را از دست نمی دهم، چون در هر شکستی یک قدن به سوی پیروزی بر می دارم.
بنابراین می بینیم که تمام بزرگان به این
موضوع اذعان داشته اند که داشتن اعتماد به نفس بالا توانایی در درون ما
برای انجام موفقیت آمیز کارها ایجاد می کند. اعتماد به نفس همان خودباوری انرژی بخشی است که هر کسی برای کامیابی به آن نیازمند است و رابطه بین موفقیت و اعتماد به نفس بر کسی پوشیده نیست.
عدم اعتماد به نفس و اعتماد به نفس کاذب
دو موضوع عدم اعتماد به نفس و اعتماد به
نفس کاذب کاملا در تضاد هستند و در مقابل هم قرار دارند. هر کدام از آنها
می تواند به زندگی فردی و اجتماعی ضربه بزند و بحران ساز باشد.
عدم اعتماد بنفس به این
معناست که شخص خودباوری لازم برای پذیرش توانمندی های خود را در زندگی
ندارد. این افراد همیشه باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه می
کنند و داشته های خود را نمی بینند و از نداشته هایشان افسوس می خورند.
عدم اعتماد به نفس معمولا سبب می شود که شخص سرخورده، درونگرا و ضعیف شود و توانایی ابراز قابلیت های خود را نداشته باشد.
ما به شما چندین راهکار پیشنهاد می کنیم تا با کمک آنها زندگی شاد داشته باشید و شاد بودن در زندگی را تجربه کنید.
احساس شاد بودن یعنی چه ؟
آیا شده یک روز از خواب بیدار بشوید و بگویید: آرزو دارم امروز غمگین باشم.مسلما نه.
همه ما می خواهیم روزی سرشار از شادی،سرگرمی، موفقیت
و احساس شاد بودن داشته باشیم. اما بعضی وقت ها احساس می کنید امروز، روز
شما؛ این هفته هفته شما؛ این ماه، ماه شما؛ امسال، سال شما نیست.
می خواهید قبول کنید یا نه ولی همه چیز به خود شما بستگی دارد. همیشه
راه هایی وجود دارد که، میزان شادبودن و رضایتمندی را در وجودتان افزایش
دهید، حتی زمانی که اوقات خوبی ندارید.این امر نیازمند زمانی کم و تلقین
زیاد در خود می باشد تا شادی واقعی را در درون خود نهادینه کنید.
پس چرا برای به دست آوردن شاد بودن وقت نمی گذارید؟ چرا میزان شادمانی وجودیتان را ارتقاء نمی دهید.
شاد بودن در زندگی یک مقصد نیست اما می تواند یک همراه قدرتمند در راه
رسیدن به تمام خواسته های زندگی باشد. احساس شاد بودن همیشه انرژی بخش و
قدرت دهنده است و توانایی انجام کارهای سخت و دشوار را در انسان ایجاد می
کند.
شاد بودن در حقیقت نوعی احساس رضایت درونی از وقایع دور و بر ماست.
احساسی که برای فرد خوشایند است. شاید این حس درونی را خودش ایجاد کرده
باشد یا اطرافیانش مسبب ایجادش باشند.
در صورتی که خانواده و انشان های دور و بر این همکاری را برای شاد بودن
فرد ندارند، او خودش باید دست به کار شود و برای شاد بودن در محیط کار و
زندگیش تلاش نماید.
پاسخ دیگری که برای سوال شاد بودن یعنی چه می توانیم بدهیم این است رضایت ناشی از ارتقا کیفیت زندگی افراد است.
ما به شما چندین راهکار پیشنهاد می کنیم تا با کمک آنها بدانید شاد بودن چگونه است . لطفا نگویید باشه بعدا امتحانش می کنم، از کجا معلوم که نتیجه خوبی داشته باشد و … از این دست حرفها.
راههای ساده برای شاد بودن چگونه است و برای شاد بودن چه کنیم
واقعا به طور جدی درباره هریک از روش ها فکر کنید و ببینید گه چطور می توانید کیفیت شادمانی زندگیتان را تغییر دهید.
برای شاد بودن اطرافیان خود را از انسان های مثبت انتخاب کنید
شما در تمام ابعاد زندگی میانگین ۵ نفر از نزدیکان و اطرافیان خود
هستید. در مورد شاد بودن یا غمگین بودن شما هم این اصل صادق و برقرار است.
اگر اطرافیان شما را انسان های شاد و خوشحال احاطه کرده باشند، قطعا این
شادی را به شما هم منتقل خواهند کرد و شادی در شما هم ایجاد می گردد.
اما بالعکس اگر پنج نفر از نزدیکان و دوستان صمیمی شما افرادی غمگین و
ناشاد باشند و مدام از کاستی های زندگی گله و شکایت داشته باشند، این تاثیر
منفی را بر روی شما هم خواهند گذاشت.
پس به اطراف خود توجه بیشتری نمایید و از این منظر هم آن ها را مورد بررسی قرار دهید.
بعضی روزها دلیل شاد بودنمان
فقط اینست که در کنار آدمهای خاصی قرار گرفته ایم. این افراد واقعا به طور
خنده دار و غیر قابل کنترلی، زندگی آمیخته با شادی دارند. سعی کنید این
افراد را در زندگیتان پیدا کنید و دور و برشان باشید.
فرض کنید شما بیرون از محوطه یک کنسرت موسیقی هستتید و باران شدیدی شروع
به بارش کرد. کدامیک از دوستانتان در حالی که باران به صورتش می خورد و
کاملا خیس شده است، متن ترانه کنسرت را هنوز می خواند؟ او دقیقا همان کسی
است که باید بیشتر اطرافش باشید.
یاد بگیرید که آدم های مثبت را دوست بدارید و اطراف خود را پر کنید از
این آدم های مثبت. قطعا شما تبدیل به یک فرد بسیار بسیار شادتری خواهید شد.
یک سؤال مهم وجود دارد، چرا مردم اهداف خود را مشخص نمی کنند؟ یک دلیل اینست که برای آنها خیلی اهمیت ندارد.
بعضی فوائد تعیین هدف را نمی دانند و نمی دانند باعث موفقیت های بیشتر می شود.
بعضی هدف خود را در جوانی مشخص نمی کنند و یا در چهارچوب عقاید خود قرار نمی دهند.
چهارچوب عقاید به عنوان یک چهارچوب از نگرش شما به دنیا تعریف می شود.
با این اصول و قوائد هست که اول توسط والدین و سپس توسط دوستان، آموزش،
تجربیات و حرفه خود تحت تأثیر قرار می گیرید.
گاهی اوقات، متوجه می شوید چیزی که قبلا باور داشتید دیگر معتبر نیست،
پس اصول شما تغییر کرده است. یک مثال: بعضی ها والدینشان می گویند آنها
باید بشقاب خود را تا آخر بخورند کنند، ولی امروز فهمیدند که این کار باعث
می شود بیشتر بخورند.
در واقع بهتر است بشقاب خود را پرنکنید. گاهی اوقات احساس گناه می کنند
اگر غذای خود را تمام نکنند. این یک اصل قدیمی است که خیلی ها به آن باور
دارند و باید آن را تغییر دهند. شاید هم شاید باید پنجره افکار خود را
برای ایجاد هدف تغییر دهید.
من یک تمرین دارم که به شما کمک می کند اهداف خود را مشخص کنید.
این سؤال را از خود بپرسید: چگونه زندگی من 10 برابر بیشتر می شود؟
کمی وقت بگذارید، به حرف های مردم گوش کنید، کارهایی انجام دهید که در
زندگی شخصی و حرفه ای شما تغییر ایجاد می کند. می تواند کاری باشد که
تاحالا انجام داده اید، ولی جزو هدف شما نبوده است. انجام دادن را ادامه
دهید. اگر به مشکل برخوردید، این دسترات را تکرار کنید.
آیا بدهی ام کم می شود؟
آیا مؤثر است؟
آیا نظم و انضباط و اراده ام بیشتر می شود؟
آیا بیشتر یادمی گیرم؟
آیا شهرتم بیشتر می شود؟
آیا دانشم بیشتر می شود؟
آیا سلامتی ام بیشتر می شود؟
آیا موقعیت مالی ام بهتر می شود؟
آیا موقعیت کاری ام بهتر می شود؟
وقتی به اینها جواب دادید، باید بتوانید هدف زندگی خود
را مشخص کنید. شما فقط اهدافی را می توانید مشخص کنید که برایتان پرمعنی
باشند و شما هم برای دستیابی به آنها انگیزه داشته باشید. در ادامه قصد
داریم درباره اینکه چگونه برای خود هدف انتخاب کنیم بحث کنیم!
اگر می خواهید بدانید چطور برای خود هدف انتخاب کنیم باید بیشتر بر قدرت درونی خود تمرکز کنید.
این به نظر درست نمی رسد، می دانم، در واقع به نظر غیر حرفه ای است.
حقیقت این است که مغز شما می تواند فریب بخورد، اما درون شما نمی داند
چگونه دروغ بگوید.
واقعیت این است که ممکن است در کاغذ خوب به نظر برسد ولی وقتی شما حسی
دارید که آن چیز اشتباه است، قلب شما چیزهایی می داند که مغز شما نمی تواند
آن را توضیح دهد.
شروع شنیدن بصیرت خود کنید. حس درست را دنبال کنید و ببینید چگونه بصیرت
تقریبا همیشه درست است. ریچارد بنسون بر آن قسم می خورد و من مطمئنم
مواقعی را به خاطر می آورید که می خواستید به درون خود گوش کنید، اما
نکردید.
به خاطر داشته باشید چیزهایی که راحت نیستند باید به راحتی تبدیل شوند. هرچه ناراحتی بیشتر باشد، پیشرفت نیز بیشتر است.
اگر یکی از نکته های بالای را برای هدف داشتن زندگی
خود خواستید انجام دهید، به تغییرات مثبت توجه کنید. تنها داستان زندگی
موفقیت دیگران را نخوانید، شروع به نوشتن داستان خود کنید.
رسیدن به هدف
روش رسیدن به هدف
برای رسیدن به هدف حتما باید استراتژی داشته باشید. بدون برنامه و استراتژی رسیدن به هدفممکن است هزینه مالی و زمانی زیاد ایجاد و یا شاید مجر به شکست شود.
اما زمانی که شما لیست اهداف زندگی خود را مشخص می کنید، در حقیقت می دانید به چه نقطه ای می خواهید برسید. بنابراین انرژی و وقت خود را متمرکز برای رسیدن به هدف مورد نظر می کنید.
شما باید با روش های تعیین هدف در زندگیآشنا باشید و بتوانید با تعیین هدف در زندگی خواسته ها و آرزوهای خود را محقق سازید.
۴ سؤالی که باید از خود بپرسید تا باورهای محدود کننده را از بین ببرید و موفقیت بیشتر به دست آورید.
باورهای محدود کننده افکار کوچک ما هستند که ما هر روزه تجربه میکنیم.
این باورها که روزانه به خود میگویید باعث خود تخریبی میشوند.
“من از اعتماد به مردم میترسم، مردم مرا دوست نخواهد داشت، من به
اندازه کافی خوب نیستم” نمونهای از باورهای محدود کننده شایع هستند که
درعینحال فلجکننده هستند.
شاید شاگرد اول شدن آرزوی هر دانشآموزی در دوران تحصیل باشد و اکثر آن ها این سوال را دارند که چگونه درس خوان شویم؟
وقتی موردتوجه معلمها و مسئولین مدرسه قرار میگیرید یا زمانی که سر
کلاس معلم از شما بهعنوان الگو برای دیگران مثال میزند، تجربه شیرین و
لذت بخشی است که شاید نصیب همه نشود.
جالب است کسانی که به موفقیت شاگرد اول شدن دست پیدا کردند، آن را کاری آسان و دستیافتنی میدانند و دانشآموزانی که موفق نشدند، آن را غیرممکن میشمارند.
بهعنوان یک معلم که مستقیم با دانشآموزان سروکار دارم چند تا توصیه برای شما دارم که میتواند مسیر راز شاگرد اول شدن را برای شما روشن و آشکار می نماید:
چگونه درس بخوانیم تا موفق شویم
گام اول این است که واقعاً خودتان از صمیم قلب و با تمام وجود بخواهید که شاگرد اول شوید. باید یک رغبت درونی در وجود شما باشد تا انرژی شما را برای رسیدن به مقصد فراهم کند.
نه اینکه چون پدر و مادرتان گفتهاند که شاگرد ممتاز شوید شما هم بخواهید، بلکه خودتان باید به این نتیجه برسید که هماکنون این یک نیاز ضروری برای شماست تا شاگرد ممتاز شوید.
اگر این حس و میل عمیق در شما وجود داشت که گام اول را با موفقیت پشت سر گذاشتهاید، اما اگر نه چطور؟
راهحل: باید برای آینده خود یک هدف در نظر بگیرید. هدفی مثبت که هم
برای شما دستاورد داشته باشد و هم برای اطرافیان و اجتماع مفید باشد. این
هدف حتی میتواند جنبههای مادی هم داشته باشد، مثلاً خریدن فلان ماشین یا
رسیدن به فلان شغل پردرآمد.
داشتن هدفبه شما انگیزه و روحیه دوچندان میدهد و کمک میکند تا تلاش بیشتری نمایید. اما یادتان باشد هر تلاشی ممکن است منجر به شاگرد اول شدن شما نشود. باید حسابشده و با برنامهریزی کارکنید تا حتماً به نتیجه دلخواه را بگیرید.
انگیزه برای درس خواندن
اگر سال گذشته شاگرد ممتاز بودید یا نبودید، در هر دو صورت فراموشش کنید. امسال یک سال تحصیلی جدید است و نیاز به تلاش و برنامهریزی جدیدی دارد.
انگیزه برای درس خواندن یک قدرت درونی و بی پایان را در شما ایجاد می کند و به شما کمک می کند تا قله های موفقیت در زندگی و درس را به راحتی فتح کنید.
در سالهای تدریسم دانشآموزانی را دیدهام که نسبت به سال قبلشان با جهشی باورنکردنی شاگرد زرنگ شدهاند و همچنین افرادی هم بودهاند که سال گذشته شاگرد درس خوان بودهاند اما سال بعد نمراتشان با افت شدید مواجه شد.
پس برای شاگرد ممتاز شدن نگران این نباشید که پارسال
نمرات خوبی نگرفتید. برای امسال با برنامهریزی حسابشده و محکم قدم
بردارید. اما این نکته مهم را فراموش نکنید که اگر سال گذشته نمرات بالایی
نداشتید برای اینکه در رقابت شاگرد ممتازها قرار بگیرید نسبت به بقیه باید
تلاش بیشتری کنید.
داشتن انگیزه برای درس خواندن به همراه پشتکار و برنامه ریزی و پایبندی به برنامه های نوشته شده می تواند منجر به موفقیت شما در تحصیل شود.
هیچ گاه افسوس سال گذشته را نخورید و نگران آینده هم نباشید، فقط با
برنامه ریزی دقیق رو به جلو حرکت کنید و برای آینده امیدوار باشید.
راهحل: اگر پارسال شاگرد متوسط یا ضعیفی بودید، با خودتان روراست باشید
و نقاط ضعف خود را پیدا کنید. هر مبحث از هر درسی که خوب بلد نیستید را بر
روی یک کاغذ یادداشت کنید و سعی کنید به کمک همکلاسیها و معلمها آن را
بهخوبی یاد بگیرید. مخصوصاً مباحثی ادامهدار هستند و وابسته به مطالب
قبلی میباشند.
رمز موفقیت در درس خواندن چیست
نهتنها برای شاگرد ممتاز شدن بلکه برای تمامکارهای زندگیتان برنامهریزی و نظم را سرلوحه کارهای خود قرار دهید. پیرو فلسفه «هر چه پیش آمد خوشآمد» نباشید. خودتان تعیین کنید که فردا چه اتفاقی قرار است بیفتد.
برای ساعتهایی که در خانه هستید برنامهریزی داشته باشید. مدام جلوی تلویزیون ننشینید و سرتان دائم در تلفن همراه نباشد.
بعضیها انگار موظف هستند که تمام سریالهای تلویزیون را تماشا کنند و
تمام فوتبالهای پخش زنده را حتی اگر نیمهشب پخش شود و منجر به
خوابآلودگی فردا سر کلاس باشد را هم با دقت ببینند.
انگار باید همیشه آنلاین باشند تا اگر کسی در شبکههای اجتماعی پستی
فرستاد سریع لایک کنند و جوابش را بدهند. مطمئن باشید این افراد جزو شاگرد
ممتازها نخواهند بود.
راهحل: اگر میخواهید تلویزیون تماشا کنید یک سریال یا یک برنامه ورزشی
را انتخاب نمایید و در هفته آن را دنبال کنید. در استفاده از تلفن همراه
هم افراطی عمل نکنید. نگران نباشید اگر یک هفته هم آنلاین نشوید، هیچ
اتفاقی رخ نمیدهد.
در اینجا چند نکته را برای شما یادآور میشوم که میتواند بازدهی یادگیری و کسب نمرات شما را چندین برابر کند، در حقیقت راز موفقیت در درس برای درس خوان شدن شما می باشد.
اگر به این روش درس بخوانید مطمئن باشید خودتان از نتایجی که حاصل میشوند شگفتزده میشوید.
اول اینکه حتماً روز قبل از تدریس معلم از روی کتاب یک دور روخوانی
کنید. اصلاً مهم نیست که هیچچیز متوجه نمیشوید، فقط بخوانید و سؤالاتی که
به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید.
تعداد زیادی از این سؤالات با تدریس معلم پاسخ داده میشود، آنهایی را که بیجواب ماند را هم میتوانید بپرسید.
نکته بعدی راز موفقیت در درس این است که درسی را که معلم برای شما تدریس کرد، حتماً وقتی به خانه برگشتید، در همان روز دوباره مطالعه کنید.
شیوه درس خواندن (بهترین روش مطالعه برای درس خواندن و امتحان)
در واقع بهترین شیوه یا روش برای درس خواندنو امتحان این است که زمان مطالعه روزانه شاگرد درس خوان باید به سه قسمت تقسیم شود:
پیشخوانی درسهایی که قرار است معلم فردا تدریس کند
مطالعه دقیق درسی که معلم امروز برای شما تدریس کرد
آماده کردن تکالیف برای درسهای فردا
با تغییر روش یا شیوه درس خواندن (برای امتحان) و رعایت همین
نکات کوچک ولی مهم میتوانید به عن.ان یک درس خوان بازدهی ساعتهای مطالعه
خود را چندین برابر کنید و نتایج بسیار خوبتری نسبت به گذشته بگیرید.
نکته مهم: برای شاگرد ممتاز شدن به دنبال یافتن دلیل اجرا نکردن برنامهریزی نباشید، اگر در شرایط سخت و غیرعادی زندگی روزمره هم قرار گرفتید، سعی کنید شخصیت محکمی داشته باشید و پای بند به برنامه باشید و آن را اجرا نمایید.
چگونه درس بخوانیم
برای درس خواندن در ابتدا باید روش صحیح مطالعه را یاد بگیرید تا بهترین
استفاده را از زمان و بالاترین راندمان را در کار مطالعه دروس داشته
باشید.
اگر پیش خوانی قبل از تدریس معلم را همیشه رعایت کنید و به عنوان یک
دانش آموز موفق آن را سرلوحه کارهای خود قرار دهید، می توانیم امیدوار
باشیم که نصف راه مسیر درست درس خواندن را آمده اید.
پیش خوانی و مرور قبل درس گرفتن باعث می شود یک سری سوالات در ذهن شما
شکل بگیرد و این کنجکاوی ذهنیتی هرچند مختصر اما مفید را برای شما ایجاد
خواهد کرد.
نکته حائز اهمیت دیگر این است که همان روز بلافاصله پس از تدریس معلم
باید درس مربوطه را مطالعه کنید. این بار با دقت بیشتری درس را می خوانید و
سعی می کنید مطالب آموخته شده را از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت
خود منتقل کنید.
هر چه این کار را به تعویق بیندازید اطلاعات بیشتری از حافظه کوتاه مدت شما از می رود و آن ها را از دست می دهید.
اینکه بدانیم چگونه درس بخوانیم در کنترل مدیریت زمان و انرژی دانش آموزان کمک شایانی خواهد کرد و جهش قابل توجهی برای ارتقا ایچاد می کند.
روش صحیح مطالعه یک درس خوان این است که شما از برنامه ریزی همزمان حجمی
و محتوای دروس استفاده کنید. به این ترتیب که مقدار معینی از صفحات کتاب
یا جزوه مورد نظر را مشخص کرده و بگویید در یک بازه زمانی یک ساعته آن را
به اتمام می رسانید.
بهترین بازه های زمانی برای مطالعه به صورت ۴۵ دقیقه مطالعه و ۱۵ دقیقه
استراحت هست. البته اگر شما تسلط بیشتری پیدا کردید، می توانید مدت زمان
مطالعه تا یک ساعت و نیم هم افزایش دهید.
اما اگر در ابتدای راه هستید بهتر است بعد از هر ۴۵ دقیقه مطالعه پانزده
دقیقه استراحت داشته باشید و به مغز خود آرامش بدهید تا برای ادامه درس
خواندن آماده باشد.
در این مدت پانزده دقیقه هم سعی کنید خود با تلویزیون و موبایل مشغول
نکنید و بتوانید با قدم زدن و تنفس عمیق آرامش ذهنی و جسمی نسبی را به دست
آورید.
نکته دیگر برای اینکه بدانیم چگونه درس بخوانیم که خسته نشویم این
است که هیچ گاه دو درس سخت یا دو درس آسان را پست سر هم مطالعه نکنیم و
انتخاب ها در برنامه ریزی طوری باشد تا اگر در یک واحد زمانی درس سختی را
مطالعه کردیم حتما در ساعت بعدی درسی را بخوانیم که آسان تر هست و ما تسلط
بیشتری بر روی آن داریم.
مثلا اگر یک ساعت درس ریاضی را مطالعه کردیم ساعت بعدی حتما درسی مانند
ادبیات یا زبان انگلیسی را بخوانیم و دقیقا بعد از ریاضی درس فیزیک یا شیمی
را قرار ندهیم.
این قانون در مورد درس های حفظی جات هم صدق می کند. به عنوان مثال
چنانچه یک ساعت درس ادبیات را خواندیم پشت سرش درس عربی یا تاریخ را قرار
ندهیم و یک درس حل کردنی مثل ریاضی را برای مطالعه انتخاب کنیم.
با این کار هم مانع از خستگی هنگام درس خواندن می شویم و هم تنوع ذهنی برای برنامه ریزی خود ایجاد می کنیم و می توانیم همیشه پرانرژی بمانیم.
برنامه ریزی برای درس خواندن (چگونه یک برنامه ریزی درسی خوب داشته باشیم)
اگر شما برای درس خواندن برنامه ریزی کنید، نه تنها پیشرفت تحصیلی
بیشتری خواهید داشت، بلکه از زمان های کوتاه و بیهوده خود نیز استفاده
بیشتری خواهید برد.
برنامه ریزی برای درس خواندن باید مطابق توانایی های یک دانش آموز باشد. هر دانش آموزی برنامه منحصر به فرد خودش را دارد.
هیچ وقت نمی توان یک نسخه کلی در برنامه ریزی برای درس خواندن را برای تمام دانش آموزان یک کلاس پیچید.
برنامه درسی شما باید به گونه ای باشد که درس های سخت و حل کردنی مانند
ریاضی را در ساعات اولیه روز که انرژی بیشتری دارید، مطالعه نمایید.
با این کار می توانید با سرعت بیشتری مطالب سخت تر را به ذهن خود بسپارید و موارد حل کردنی را نیز با سرعت بیشتری پیش ببرید.
خیلی از بچه های درس خوان باهوش هستند که همین راهکار ساده را برنامه ریزی مناسب برای درس خواندن و قبولی در تیزهوشان می دانند.
روش درس خواندن برای امتحان
معمولا در شب امتحان استرس و اضطراب دانش آموزان را فرا می گیرد و گاهی این نگرانی باعث می شود عملکرد آنها به شدت افت نماید.
بیشتر این نگرانی ها به دلیل عدم آمادگی برای امتحان هست که مربوط به
شاگرد درس خوان نیست. حالا سوال مهم این است که چگونه می توانیم این استرس
ها را کاهش دهیم و راندمان درس خواندن خود را بالا ببریم؟
معمولا تمام کارشناسان حافظه و یادگیری در این مورد با هم اتفاق نظر
دارند که هر چه مدت زمان به خاطر سپاری اطلاعات بیشتر باشد، مدت فراموشی آن
نیز طولانی تر خواهد بود.
بهترین روش مطالعه برای امتحان یک دانش آموز درس خوان
این است که شما مطالب درسی را به طور آهسته آهسته و طولانی مدت فرا بگیرید
و سعی کنید از مطالعه فشرده و انفجاری در شب امتحان پرهیز نمایید.
با این کار به حافظه خود فرصت بازیابی و دسته بندی اطلاعات را می دهید و مانع از فراموشی زودهنگام آن می شوید.
چنانچه درسی را به طور فشرده و در شب امتحان مطالعه کنید، مغز مجال دسته
بندی و تحلیل آها را نخواهد داشت و فقط اطلاعات را به طور موقتی به حافظه
کوتاه مدت می سپارد.
بدیهی است که ماندگاری مطالب در حافظه کوتاه مدت بسیار کم و در حدود چند روز و حداکثر تا یک هفته است.
بنابراین برای نمره خوب گرفتن در امتحانات درس ها را در طول سال تحصیلی
کم کم مطالعه کنید و نگذارید تا حجم مطالب انباشته شده در شب امتحان زیاد
گردد.
خیلی از افراد هستند تازه بعد از تموم شدن امتحانات از ما سوال می کنند چگونه در امتحان نهایی ۲۰ بگیریم؟!
برای همین ما قصد داریم بعدا برای شما روش های تقویت حافظه برای درس خواندن را مفصل مطرح کنیم.
روش های درس خواندن
روش مطالعه گروهی یکی از روش های درس خواندن است که می
تواند برای شما بسیار کارآمد و مفید باشد. وقتی که به صورت گروهی درس می
خوانید می توانید اشکالات درسی همدیگر را نیز رفع نمایید و به هم کمک کنید.
در برنامه ریزی مطالعه گروهی باید این نکته حتما مد نظر قرار گیر که رفع
اشکالات و طرح سوالات باید در زمان مشخصی صورت گیرد تا در زمان مطالعه
مزاحم یکدیگر نشوید و رشته افکارتان از هم گسسته نشود.
یک مورد دیگر که در روش های درس خواندن باید مد نظر خود قرار دهید، استفاده از یادداشت برداری و خلاصه نویسی است.
وقتی که شما از کتاب یا مطالب درسی خلاصه برداری می کنید، در واقع یک
چکیده مفیدی از آن برای خود آماده می سازید. این خلاصه در زمان امتحان
پایانی برای شما بسیار سودمند خواهد بود.
شما به جای اینکه یک کتاب چند صد صفحه ای را مطالعه کنید، یک خلاصه چند ده صفحه ای را می خوانید که خودتان آن را نوشته اید.
با این کار نه تنها در زمان مطالعه خود بسیار صرفه جویی می کنید، بلکه
مطلبی را می خوانید که خودتان با دست خود خودتان و با ادبیات نگارشی خودتان
آن را نوشته اید که برای ذهنتان آشناتر است و هم به خاطر سپاری آن برایتان
راحت تر خواهد بود.
یادداشت برداری از صحبت های معلم در سر کلاس نیز کاری بسیار پرفایده است
و در نمره پایانی شما و در پاسخ گویی به امتحانات و درس خوان شدن شما نیز
مفید خواهد بود.
این یادداشت برداری می تواند در دفتر و یا حتی در حاشیه کتاب درسی شما انجام پذیرد.
اگر شما هم راهکارهایی دارید تا بدون اینکه خسته شویم درس بخوانیم و
یا برای امتحان درس خوان شویم و نظری دارید که چگونه می توانیم عاشق درس
خواندن شویم و اصلا بهترین روش مطالعه برای امتحان چی هست, لطفا با ما به
اشتراک بگذارید!